کتاب «و آن گاه رستاخیزی در من آغاز شد» نوشته ابوالقاسم غلامحیدر با مقدمه محمد بقایی ماکان که حاوی چهار نمایشنامه عرفانی است از سوی انتشارات شور آفرین منتشرشد.
مضامین اصلی نمایشنامه های این کتاب بر محور نفس و جوهر انسانی است، سفری است از برون به درون. نویسنده در هر یک از نمایشنامه ها به جست و جوی حقیقت انسان بر میآید و ظرایف روح آدمی را از منظرهای مختلف مورد توجه قرار میدهد. از میان مناظری که بدان توجه دارد، دلپذیرترینش وادی عشق است که حالات گونه گونش را مینمایاند. نگاه وی به عشق، نگاهی لاهوتی است تا ناسوتی. و اگر از عشق انسانی و زمینی سخن میگوید کمال آن را در معشوق ازلی و ابدی می جوید.
عشق و حالات آن در واقع رگه مشترکی است که آثارش را به هم پیوند می دهد. به نظر می رسد او اندیشه ای را در این باب دنبال میکند که دوره طفولیت خود را میگذراند و می رود تا قوام بیابد. این که او در هر یک از نمایش هایش به یکی از وادی های عشق گام میگذارد و بعد نه تنها خود، بلکه خواننده را نیز حیران میگذارد شاید ایرادی نباشد زیرا: هرچه گویم عشق را شرح و بیان/ چون به عشق آیم خجل باشم از آن.
آثار غلامحیدر به طور کلی در فضایی مابعدالطبیعی و عرفانی نطفه میبندد و پایان میگیرد که در ساختار فکری او به عنوان اموری یقینی جایی خاص دارند. پایان گرفتن نمایشنامه های وی فقط جنبه صوری دارد وگرنه آغاز و درآمدی است برای تامل در اندیشه و مضمونی که مطرح می سازد؛ یعنی نمایشنامه به ضرورت قالب به پایان می رسد، حال آن که محتوا همانند هر موضوع مابعدالطبیعی، بی پایان و بدون نتیجه قطعی در فضایی حیرت آلود باقی می ماند و ذهن خواننده را به خود مشغول میکند.
کتاب پس از مقدمه مبسوط محمد بقایی ماکان چهار نمایشنامه را دربرمیگیرد. غم در غیاب خداوند، افسانه مردی که پوست میانداخت، چشم هایش؛ آه و زمزمه، و آن گاه رستاخیزی در من آغاز میشود عنوان این چهار نمایشنامه هستند.
انتشارات شورآفرین